اوقات شرعی

بحث بازگشت فرهاد مجیدی به استقلال، این روزها به صورت جدی در پشت پرده این تیم در جریان است.

نزدیکان فرهاد مجیدی به نقل از او می گویند که اگر فتح الله زاده در استقلال بماند ، او مجددا به تیم سابقش باز می گردد .

مجیدی در حالی ابقای فتح الله زاده را به عنوان شرط بازگشت خود به استقلال مطرح کرده است که همواره با دو تن از معاونان فتح الله زاده مشکل داشت و معلوم نیست مشکلات پشت پرده او با معاونان فتح الله زاده چه تاثیری در پیوستن دوباره او به استقلال خواهد داشت؟

شنیده می شود که اگر فتح الله زاده در استقلال ماندگار بشود تغییراتی در رده معاونین او ایجاد خواهد شد .

خروج مجیدی از استقلال و افت فاحش این تیم در نیم فصل دوم، موجب افت محبوبیت مجیدی نزد تماشاگران استقلال شد اما بعد از اتفاقات مسابقه پرسپولیس با الغرافه در ورزشگاه آزادی ، فرهاد مجیدی مجددا محبوبیت خود را در میان استقلالی ها بدست اورده است . بازیکنی که خیلی ها معتقدند او محبوب ترین بازیکن دو دهه اخیر باشگاه استقلال است .

حنیف عمران زاده، مدافع پرتلاش استقلال که مظهر تعصب هم در این تیم حساب می‌شود بعد از برد ارزشمند تیمش گفت: «فوتبالی که مقابل الریان به نمایش گذاشتیم یکی از بهترین بازی‌های استقلال در فصل اخیر بود. به جز دقایقی در نیمه دوم که کمی افت کردیم عملکرد خیلی خوبی داشتیم و الریان نتوانست حتی یک گل به ما بزند. استقلال با این بازی خوبی که انجام داد نشان داد در دیدارهای قبلی مرحله گروهی بدشانس بوده وگرنه می‌توانست با اقتدار از گروهش صعود کند. خیلی خوب شد که توانستیم الریان را ببریم تا کار به بازی پایانی در ازبکستان نکشد. بازی در آنجا خیلی سخت است اما ما هم نباید برای کسب حداقل امتیاز به زمین برویم. درست است که یک تساوی هم کار استقلال را برای صعود تمام می‌کند اما تیم باید برای برد به میدان برود.» حنیف پتانسیل تیمش را فراتر از اینها دانست: «استقلال این پتانسیل را دارد که تا مراحل بالاتر لیگ قهرمانان بالا برود به همین دلیل نباید تنها به صعود از گروهمان راضی شویم. در صورت صعود احتمالا به سپاهان می‌خوریم اما دوست ندارم در مرحله حذفی یکی از نمایندگان ایران حذف شود چون ما در مرحله پلی‌آف هم ذوب‌آهن را حذف کردیم.» وی با اشاره به حضور تماشاگران استقلال در دیدار مقابل الریان گفت: «واقعا هواداران ما را شرمنده کردند. بعد از نتایج نه چندان خوبی که در لیگ گرفتیم آمدند و در این بازی حساس از ما حمایت کردند. ممنون آنها هستم و خوشحالم که راضی به خانه برگشتند.

چرا آندو پشت سر هم کارت می‌گیرد؟ او پاسخ این سوال را داد: «من یک برخورد کوچک با بازیکن حریف داشتم اما داور مسابقه خیلی عجول بود، شاید پایم کمی بالا بود. گاهی روند بازی طوری می‌شود که مجبورم خودم را درگیر کنم.» آندو معتقد است که استقلال از بحران خارج شده: «توانستیم روحیه بگیریم و اکنون خود را برای دیدار روز یکشنبه با نفت آبادان آماده می‌کنیم.» آیا استقلال می‌تواند در کورس قهرمانی باقی بماند؟ تیموریان پاسخ این سوال را هم داد: «در کورس بودن خیلی سخت است اما ما ۲ بازی دیگر داریم و خیلی امیدوارم. هرچند نفت حریف سرسختی است و آب و هوای آبادان هم گرم است با این حال استقلال تیم کوچکی نیست و ما بیرون از خانه بهتر نتیجه می‌گیریم چون استرس نداریم و فشار هواداران کمتر است.» روبرویی استقلال با سپاهان خوب است یا بد؟ آندو حرف‌های جالبی در این باره می‌زند: «بهتر است اول به مرحله بعد برسیم و سپس در مورد این مساله صحبت کنیم. اگر به سپاهان هم بخوریم خیلی خوب است چرا که در ایران بازی می‌کنیم و دیگر نیازی به مسافرت طولانی نیست و شرایط برای هر دو تیم یکسان می‌شود. به نظر من شرایط ما با هم یکی است و تیمی بر تیم دیگری برتری ندارد.» آندو پیرامون حضور هاجسون در تیم ملی انگلیس هم حرف‌هایی دارد: «او مربی خیلی خوبی است و من حتی فکرش را می‌کردم روزی سرمربی انگلیس شود. شاید برای ایرانی‌ها هاجسون شناخته شده نباشد اما در فوتبال دنیا او یک مربی شناخته شده است.

در روزی که میلاد میداودی در واکنش به تعویض استوک‌های خود را به زمین کوبید و امیرآبادی به خاطر بازوبند کاپیتانی سر و صدا راه انداخت، یک بازیکن استقلال بود که بعد از ۲ ماه حال و روزش تازه خوب شده بود. انگار روز چهارشنبه روز شریفات بود. علاوه بر نامه AFC که او را یکی از ستاره‌های جام قهرمانان آسیا معرفی کرد، گل دوم استقلال که توسط این بازیکن به ثمر رسید باعث شد تا شریفات از ته دل فریاد بزند. حالا این بازیکن جوان از شدت خوشحالی روی پای خود بند نیست و نمی‌خواهد اتفاقات گذشته برایش تکرار شود.

خودت فکر می‌کردی که از سوی CFA جزو بهترین‌ها انتخاب شوی؟
من در باشگاه‌های آسیا خیلی خوب کار کردم اما نمی‌دانستم جزو ستاره‌ها معرفی می‌شوم.
برخلاف لیگ برتر ..................

در شرایطی که میلاد میداودی نشانی از آمادگی ندارد و جرکوویچ هم با یک مصدومیت جزیی دست و پنجه نرم می‌کند آرش برهانی گل‌های باارزشی برای استقلال می‌زند. ۲ گل برهانی مقابل الریان آبی‌ها را به صعود نزدیک کرده است. آرش مثل همیشه یکی دو موقعیت را هم از دست داد. شاید اگر کمی دقت می‌کرد می‌توانست مقابل الریان هت‌تریک کند. به هر شکل آرش این روزها عصای دست مظلومی است و به نوعی می‌کوشد جای مجیدی که پشت استقلال را خالی کرد، پر کند.

 بازی های پرسپولیس و الغرافه همیشه بازی های فراموش ناشدنی از آب در آمدند ، از باخت ۵-۱ پرسپولیس گرفته تا آخرین بازیشان در آزادی .

و .............

آن روز که صحبت جدایی او از استقلال به میان آمد و خبر از پیوستن او به استیل آذین به گوش می رسید پیش بینی می شد اگر در استقلال ماندگار هم شود،محبوبیتی خدشه دار شده به خود اختصاص می دهد.
روز ها گذشت و حال اگر صحبت از تعصب،جنگندگی و غیرت شود یقینا یکی از افرادی که بخاطرمان می آید حنیف عمران زاده خواهد بود.

نام حنیف عمران زاده صحنه های زیبایی را برایمان تداعی می کند که نشان از آبی بودن قلب او دارد.
در واقع شنیدن نام حنیف تداعی صحنه هایی مانند قرار دادن صورت خود در برابر توپ های مهاجمان حریف،تکیه به دیرک دروازه و غرق در بی رمقی در پایان بازی هایی که استقلال متوقف می شود،ابروی بخیه خورده و در اختیار تیم بودن را به همراه می آورد.

دوندگی های بی امان حنیف و میل به گلزنی او باعث محبوبیت هرچه بیشترش شده است و ماحصل این شم گلزنی نواختن ضربه ای خارق العاده به سمت دروازه ی تیم شهرداری یاسوج بود و پایه ریزی بنای قهرمانی استقلال در جام حذفی.

مرد دوست داشتنی آبی ها دیروز تولدش بود واین بهانه ای شد تا برایش چند خطی نوشته شود.هر چند نیک می دانیم تلاشهایی که او برای استقلال انجام داده است با هیچ معیار مادی ومعنوی قابل تراز نیست. زیرا که باید به اندازه قلبمان هزینه کنیم تا معادل با زحماتش برای استقلال از او تقدیر شود.

حنیف،مرد با تعصب استقلال ،تولدت مبارک.

آبیــــتــــه – کافیست هوادار استقلال تهران باشید تا در همین چند سال گذشته همه نوع خوشی و تلخی را تجربه کرده باشید.از نایب قهرمانی در هفته آخر و تقدیم جام به رقیب سنتی گرفته تا بدست آوردن جام در آخرین هفته.از بردهای پی در پی مقابل پرسپولیس و شکست در عین ناباوری در ۱۰ دقیقه آخر.
چنین لحظاتی همیشه خاطره انگیز بوده و خواهند بود.لحظاتی که تا بحث از تیم محبوبتان میشود به یاد می آورید.اما خاطراتی هستند که نه در میدان بازی بلکه در حاشیه اتفاق می افتند و همان شیرینی و تلخی را بر جای میگذارند.
چند سال پیش استقلال تهران مقابل تیم امیر قلعه نویی که سرمربی مس کرمان بود صف آرایی کردند تا حساسیت اش به اوج برسد.استقلال تهران در کرمان به مس باخت تا قلعه نویی نتیجه ای عالی بگیرد و سر از پا نشناسد.اما چیزیکه این شکست را به کام آبیها تلخ تر کرد مشت گره کرده ژنرال سابق ارتش آبیپوش بود که به سوی هواداران میلیونی استقلال نشانه رفته بود.لحظه ای که پس از سالها یاد آوری اش خاطره ای تلخ برای استقلالیهاست.
این مشت نه تنها هواداران استقلال را ناراحت کرد,باعث خوشحالی هواداران رقیب سنتی هم شد و کار به جایی رسیده است که اگر از دوست قرمز خود از آن مشت بپرسید با لبخند استهزا آمیز از آن به عنوان یک حرکت زیبا یاد خواهد کرد !!!
حرکتی که هنوز هم یادآوری اش توسط قرمزها باعث سرافکندگی میشود.

سالها گذشتند و فرهاد مجیدی بنا به دلایلی نامعلوم از استقلال جدا شد و به الغرافه قطر پیوست.پس از ماهها دوری از بازی در ورزشگاه آزادی فرهاد هم به دیار شیرین بازگشت و مقابل قرمزها ایستاد.
مچ بند آبی بر دست فرهاد خود موید این بود که فرهاد اگر گلی بزند آتشی به رنگ آبی برپا خواهد کرد.دقیقه ۷۲ بود که داور به اشتباه فرهاد را از میدان بازی اخراج کرد تا قرمزها از شادی در پوست خود نگنجند و فحشها را به سوی فرهاد نثار کنند.

در همین لحظات بود که فرهاد خاطره ای بیاد ماندنی برای هر هوادار استقلال رقم زد.پیراهن زرد الغرافه را از تن در آورد و رنگ آبی را به رخ ۹۶ هزار قرمز حاضر در ورزشگاه کشید تا فریاد خشمشان بر آید.اما این پایان کار نبود.جواب فرهاد به پرسپولیسیها مشتی نبود که آنان را خوشحال و استقلالیها را سرافکنده کند.چهار انگشت خود را به سویشان گرفت تا یادآوری کند تور دروازه قرمزها بارها بدست فرهاد تیشه بر دست پاره شده.
این حرکت چنان کوبنده بود که میتوانید بعد از چند سال ۴ انگشت فرهاد را به دوست قرمز خود یادآوری کنید تا ببینید رنگ چهره اش به رنگ تیم محبوبش درخواهد آمد.

به افتخار چهار انگشت که برای استقلال بود,نه مشتی که بر استقلال.
به افتخار هواداری که برای استقلال هورا میکشد,نه هواداری که بر استقلال.

برای فرهادی که در روز سه شنبه فقط شیرین خود را جست و برای هر آنکه می خواهد تأملی بر موج اخیر ضد استقلال داشته باشد.

دلتنگی برای بازی با پیراهن شماره ی هفتی که هنوز بوی فرهاد از آن بر مشام می رسد در بازگشتی دوباره به ورزشگاه آزادی به نقطه ی اوج خود می رسد.
بازیکنی حرفه ای مثل فرهاد مجیدی با حرکتی تاریخی حاضر می شود بهانه ای دست دشمنان قسم خورده اش دهد که در غیاب او به وی بتازند.
منظور فرهادی است که در عرض چند دقیقه تلافی هرچه تلخی در نبودنش احساس شده بود را در آورد و خواری در چشمان عده ای خاص شد.
باید دلایلی را جست که این دشمنان قسم خورده ی فرهاد مجیدی به دنبال چه می گردند؟
باز کردن پرونده ی اختلافات یک سرمربی با فرهاد مجیدی؟
وطن فروشی فرهاد مجیدی؟
معرفی مجیدی به عنوان نمادی ضد ایران؟
مجیدی ترجیح دهنده ی پول به استقلال؟
از خیلی قبل خط مشی عده ای جیره خوار و نافهم برای هواداران تیم استقلال آشکار شده است.
خواه این دشمنان در باشگاه استقلال حضور داشته باشند و خواه در هر نقطه ی دیگر از این فوتبال.
برای هر آنکه همه چیز و هیچ چیز را نمی داند بهتر است گذری به قصه ی فرهاد مجیدی داشته باشد تا خیلی از مسائل را بفهمد و بترسد از روزی که همه چیز برملا شود.
چه کسی را پول پرست خطاب می کنید؟
آنکه سال ها با چک سفید با تیم استقلال قرارداد می بست؟
آنکه اراده کند می تواند چندین برابر همان پولی که از آقایان خاص گرفته اید را به شما ببخشد تا برای او و در حمایت از او فریاد بکشید؟
او فرهاد مجیدی است.
نه اصحاب رسانه را می شناسد نه جایگاهی خاص در استادیوم آزادی دارد و نه لقبی خاص دارد.
همان ها که این روزها می خواهند او را خراب کنند بدانند هر که در خاک استقلال قدم گذارد معیار مرام و معرفتش را هواداران باشعور آبی مشخص می کنند یعنی همان هوادارانی که فرهاد را دوست دارند و به او عشق می ورزند.
فرهاد مجیدی ضد ایران عمل کرده است؟
از کدام ایران می گویید؟همان که برای بر زبان آوردن نام یک وطن خواه مجبور است به قرنها قبل برگردد و نام کوروش را به زبان آورد؟شما چه کرده اید برای ایران که حالا سرپرستش شده اید و فرهاد را دشمن این خاک معرفی می کنید؟شما چه لطفی در حق این مرز و بوم کرده اید که آنکه نام ایران را لااقل در کشورهای عربی وادار به از یاد نرفتن در عرصه فوتبال کرده است را متهم به وطن فروشی می کنید؟
شما اگر از عدل و انسانیت حرف می زنید چرا برابری انسان ها را به دست فراموشی می سپارید و بر زبان می آورید که او طرفدار عده ای از عرب ها است؟
این جدا کردن انسان ها با رنگ پوست و نوع زبان شما را به چه می رساند که می خواهید با آن به فرهاد بتازید و بگویید او شیخ دوست است؟
این روزها در عالمی نفس می کشم که در آن انسان هایی هستند با الهاماتی از عالم غیب و می توانند قضاوت کنند که آن عکس از فلان شخص عرب که در فلان روز در زیر فلان پیراهن فرهاد مجیدی بوده است انسان بدی بوده است یا خوب!
این قابلیت را همیشه بکار ببرید تا شاید از همان ها که فرمان می گیرید نفرت پیدا کنید.
چهار آتشین زمانی از طرف آن هفت مقدس تبدیل به نماد شد که گویی غیر از دشمنان استقلال برخی ها که اصلا فوتبال را نمی فهمند هم به شدت به تکاپو واداشته است.
همان ها که از شلوغ شدن استادیوم ها و بهم ریختن نظم ترس دارند و می خواهند با مانور بر حرکات مجیدی او را مقصر نشان داده و مردم را از فوتبال دور کنند و بگویند این فوتبال زشت است و به طرفش نروید تا مبادا نظمی بهم نخورد.
آری این فوتبال کثیف است.
این فوتبال لحظاتی دارد که ۶۰ دقیقه به قاضی میدان فحاشی می شود.
این فوتبال صحنه هایی دارد که به یک بازیکن ایرانی در خاک ایران توهین می شود.
این فوتبال مردمانی دارد که نه بویی از انسانیت و دین برده اند و نه ترس از آخر عمرشان دارند.
فرهاد مجیدی را بهانه کرده اند تا به چه برسند؟
در اینکه هدف اصلی نابود کردن استقلال است شکی نیست اما اینبار از راهی وارد شده اند که اگر هواداران اراده کنند دودمانشان را به باد خواهند داد.
داستان زمانی به اوج می رسد که به زنجیروار بودن اتفاقات اخیر پی ببرید.
اینکه چرا برنامه ای همانند نود و نشریات کشورمان قصد دارند استقلال را از پیش قهرمان شده نشان دهند شاید یک روی آن برایمان امید و باور به قهرمانی را به همراه داشته باشد اما آیا همین باور باعث سرد شدن برای رفتن به ورزشگاه نمی شود؟
این پرسش را در کنار این بگذارید که آنها برای خود تیتر می زنند و در محکومیت حرکت فرهاد مجیدی مقاله می نویسند!
می خواهند او را تخریب کنند که به اهدافشان برسند.
دقت در تیترهای روزنامه پیروزی شما را به خنده وا نمی دارد؟
خود را با استقلال مقایسه می کنند و به داوری ها اعتراض می کنند که چرا به سود استقلال است!
تصور کرده اند در کورس قهرمانی در رقابت با حریف همیشه قدرتمندشان هستند!
بارها در همین سایت به لیست ناداوری ها تاکید شده است اما باز هم نرود میخ آهنین در سنگ.
حتما در روزهای آینده علیه فرهاد تیتری می زنند و باز هم باعث کمدی وار شدن دکه های روزنامه فروشی خواهند شد.

آقایان جمع کنید نوچه های بچه و پول پرستتان را اینجا استقلال است.
گاهی انسان آرزو می کند فاقد نعمت بینایی باشد تا شاید بی مرامی ها را نبیند
نامردان انسان فروش فرهاد مجیدی همان است که برایتان افتخار کسب کرده است.
مجال باشد باز دوباره شماره ی هفت را به تن کرده برای صدا زدن او به ورزشگاه می رویم تا بفهمید این هوادار شعور دارد،می فهمد و قضاوت می کند.
فرهاد جان این ها با استقلال لج هستند نه تو.
تو سعی کن قدم های آخر به سمت رختکن را آهسته برداری تا چهار انگشت تو بیشتر در چشمان دشمنانت فرو رود.
هم فریادت به شیرین رسید هم در آخرین لحظه ی دیدار کابوسی برای دشمنانت شدی.
یا تو دیروز بهتر از همیشه بودی یا چشمان خیسمان ما را به اشتباه انداخت زیرا که بنظر آمد از همیشه پخته تر بودی.
می خواستند آروم شوند اما تو نگذاشتی فرهادجان.
این کار شایسته ی تو یک نتیجه ی مهم را دربر داشت آن هم اینکه دشمنان استقلال شناخته شدند.

به امید بازگشت آنکه وجودش سدی برای نامردان است.